0

خلسه یا ترانس را چطور برای برنامه ریزی کلامی عمیق تر کنیم؟

عميق کردن ترانس یا خلسه

همانطور که قبلا هم عنوان کردیم ترانس یا خلسه وضعیت شاخصی می باشد، برای اینکه بتوانیم یک برنامه ریزی ذهنی  صحیح را در سوژه پیاده نماییم، این برنامه ریزی ذهنی  صحیح می تواند به صورت های مختلف ایجاد شود منتها از آنجا که هدف دسترسی به انواع کلاسیک ترانس و عمیق کردن آن می باشد و فرض را بر آن می گذاریم که در مقابل یک سوژه معمولی قرار گرفته ایم باید عنوان نماییم که پس از ایجاد خلسه یا ترانس نیازمند آن هستیم تا این ترانس را عمیق تر ساخته و بتوانیم به راحتی برنامه ریزی را به ضمیر ناخودآگاه بدهیم چنانچه ترانس سبک باشد یعنی وضعیت آلفا سوژه در حد پایه باشد امکان برگشت سوژه به وضعیت بتا یا وضعیت هوشیاری زیاد می گردد و برنامه ریزی ذهنی به صورت ناقص انجام می گردد.

همانطور که قبلا هم عنوان شد، بهترین وضعیت برای ایجاد یک برنامه ریزی ذهنی  وضعیت ترانس می باشد که بیانگر فرکانس های امواج مغزی ما می باشد که این فرکانس ها معمولا بین ۸ تا ۱۳ سیکل در ثانیه می باشد که بیشتر از ۱۳ سیکل ما را به طرف یک وضعیت بتا پیش می برد که در واقع همان وضعیت بیداری و آگاهی یا هوشیاری است.

بنابراین این درست است که از بین ۸ تا ۱۳ سیکل در ثانیه ما در وضعیت ترانس قرار می گیریم طبیعتا ترانسی که می تواند مفیدتر باشد برای یک برنامه ریزی ذهنی دقیق و صحیح باید دارای فرکانسی برابر با حداکثر ۱۰ سیکل در ثانیه باشد یعنی بیش از آنکه به یک وضعیت الفا سبک پیش برویم باید این وضعیت را به طرف یک آلفا عمیق تر پیش ببریم.

برای این منظور ما از شیوه های مختلفی برای عمیق کردن خلسه یا ترانس استفاده می نماییم، شیوه های مختلف بستگی به نوع عملکرد سوژه دارد گاه سوژه از روش های
مختلف عمیق سازی می تواند مؤثر تر باشد، زیرا یک روش عمیق سازی ناهماهنگ با سوژه می تواند در سوژه ایجاد تنش ها و مقاومت هایی را بنماید که مانع از انجام یک جلسه برنامه ریزی ذهنی مفید باشد بنابراین تأکید می کنم که این عمیق سازی حتما در رابطه با توانایی پذیرش سوژه باشد
یکی از روش ها به عنوان مثال روش پایین رفتن از پله می باشد طبیعتا فردی که در ذهنیت خود یا در ضمیر ناخوداگاهش ممکن است در رابطه با پله تجربه دردناک و نامطلوبی را داشته باشد با انجام این روش عمیق سازی دچار مشکلات بسیاری می گردد بنابراین باید عامل بتواند از طریق علایم دریافتی از طرف سوژه، پی به آن ببرد که کدامیک از روش های عمیق سازی در مورد آن سوژه به خصوص، می تواند مؤثر واقع گردد.

برای اطلاعات بیشتر

در اینجا به روش های گوناگون عمیق سازی ترانس یا خلسه می پردازیم

1- روش شمارش اعداد در جهت صحیح:

در این قسمت پس از آنکه ترانس یا خلسه را در سوژه بوجود آوردیم می توانیم با استفاده از شمارش اعداد از ۱ تا ۱۰ عملیات عمیق سازی ترانس را در سوژه ایجاد نماییم. برای این منظور به سوژه اطلاع می دهیم که با شمارش اعداد ترانس وی عمیق تر و عمیق تر می گردد و شروع می کنیم به شمردن اعداد، باید دقت کرد که در تمام مدت بیان اعداد، ما باید بتوانیم فواصل بین اعداد را حفظ نماییم به صورتی که سوژه بتواند از یک ریتم خاص برای عمیق شدن در ترانس استفاده نماید .

یعنی این مهم است که ما بتوانیم فاصله را با عدد بعدی و همچنین با یک عدد بعدتر به یک اندازه تقسیم نماییم تا سوژه با یک سرعت مناسب و پیوسته و هماهنگ به یک ترانس عمیق تر وارد گردد در غیر اینصورت یک نوع سردرگمی در سوژه بوجود می اید.
و سوژه می تواند در مقابل عمیق شدن ترانس یا خلسه  مقاومت نماید کاری که عامل باید به طور کلی از آن دوری نماید.

2- شمارش اعداد به صورت برعکس:

 

از طریق عمیق سازی ترانس به مانند روش قبلی که استفاده از اعداد و شمردن اعداد بود استفاده می کنیم.در این بخش شمارش اعداد به صورت برعکس می باشد یعنی ما می توانیم با شمارش اعداد از ۱۰ تا ۱ عمیق سازی را انجام دهیم در این قسمت هم باید به فواصل زمانی بین اعداد توجه خاص کرده به صورتی که با همان سرعتی که مثلا بین ۹،۸، ۱۰ شمرده می شود عدد ۶، ۷، ۸ شمرده گردد.بنابر این تأکید می کنم که فاصله زمانی بین اعداد بسیار مهم می باشد.

3- روش پله:

در این قسمت پس از آنکه سوژه وارد ترانس گشت و مطمئن گشتیم که تصویر یک پله نمی تواند در سوژه ایجاد اختلال نماید از وی می خواهیم که خود را در مقابل یک پلکان تصور نماید و همزمان که با شمارش اعداد از این پلکان پایین می رود با هر پله ای که طی می شود ترانس یا خلسه  وی عمیق تر و عمیق تر می گردد پس از آنکه مطمئن شدیم سوژه تصویر پله را تجسم کرده وی را همراهی می کنیم و شروع به شمردن پله ها می نماییم منتها قبل از آنکه شروع به شمردن پله ها نماییم،

به سوژه اطلاع می دهیم که وی در مقابل یک پلکان با مثلا ۱۰ پله قرار دارد و با شمردن هر پله به عنوان مثال پله اول، پله دوم، و…. سوژه خود را مجسم می نماید که در حال پایین رفتن از پله است و همچنین برنامه ریزی می شود که با ۱۰ پله ای که به پایین می رود ترانس وی
عمیق تر و عمیق تر می گردد. موارد دیگری را هم باید در نظر داشت که مثلا اگر سوژه فرد سالخورده ای باشد باید او را راهنمایی کنیم که مثلا در این پله نرده ای وجود دارد که سوژه می تواند با استفاده از نرده به طرف پله های پایین برود و ترانس وی عمیق تر و عمیق تر می گردد.

4- روش حرکت دست:

در این قسمت از سوژه می خواهیم همچنان که در وضعیت راحتی قرار گرفته است مثلا دست وی برروی دسته صندلی و یا بر روی زانوهایش با حرکت دستش از روی زانو به طرف دسته صندلی و یا به هر نقطه دیگر، ترانس وی عمیق تر و عمیق تر می گردد. فاصله زمانی بین نقطه A یعنی نقطه ای که دست سوژه در آنجا قرار گرفته تا نقطه B که مقصد دست سوژه می باشد را باید ضمیر ناخودآگاه تعیین نماید.

ما در این قسمت از ضمیر ناخودآگاه سوژه می خواهیم که با سرعت دلخواهش دست سوژه را از نقطه A به نقطه B پیش ببرد و هر اندازه که این فاصله توسط دست سوژه طی می شود ترانس وی عمیق تر و عمیق تر می گردد تا اینکه در نقطه B به ترانس مناسب برای برنامه ریزی عمیق و صحیح برسد، این بسیار مهم است که بتوانیم نقطه دقیق حرکت مبدأ دست تا مقصد دست را دقیقا به سوژه تفهیم نماییم.

زیرا در این قسمت همانطور که در بخش ضمیر ناخودآگاه هم گفته شد تجربه هر فرد با فرد دیگر می تواند نسبت به یک موضوع کاملا متفاوت باشد بنابراین باید توجه داشته باشیم که نقطه مبدأ و نقطه مقصد دست کاملا مورد قبول ضمیر ناخودآگاه سوژه باشد.

5- روش عمیق سازی ترانس یا خلسه از طریق کاتالیپسی (حرکت دست به طرف بالا):

 

در این قسمت پس از اینکه سوژه وارد ترانس یا خلسه گشت
می توانیم از سوژه تقاضا نماییم که دست وی هر لحظه سبکتر و سبکتر می گردد و مانند یک بادکنک دست وی رفته رفته از محلی که قرار گرفته فاصله می گیرد و به طرف بالا پیش می رود در این قسمت ما می توانیم مثلا نقطه را خودمان زمانی که مناسب باشد تعیین نماییم.

یعنی همزمان دست ما را به سرعت دلخواه ضمیر ناخوداگاه مثلا از روی زانو حرکت می کند، همراه با راهنمایی سوژه به او اعلام می داریم که ترانس وی هر لحظه عمیق تر و عمیق تر می گردد و زمانی که حس کردیم ترانس به درجه عمیق رسیده مثلا دست به ۲۰ سانتی زانو رسیده، می توانیم در همین قسمت حرکت بالا رفتن دست را متوقف سازیم و یادآور شویم ترانس یا خلسه مناسب هم اکنون در سوژه ایجاد گشته است.

این روش ها در واقع ۵ روش کلاسیک در جهت عمیق کردن ترانس می باشد و باز یادآور می شویم که در تمام لحظات باید سوژه را تحت نظر داشته باشیم زیرا آن عامل باید بتواند با هوشیاری کامل و دارا بودن یک مشاهده دقیق سوژه را تحت نظر داشته باشد زیرا کوچکترین کلام می تواند ایجاد یک اختلال در سوژه نماید و به این ترتیب تمامی عملیات یک جلسه برنامه ریزی ذهنی دچار مشکل گردد.
بنابراین باید عامل با تمام حواس و دقت خود سوژه را در تمامی این مدت تحت نظر داشته باشد، علایمی را که در بخش کالیبراسیون عنوان خواهیم کرد به ما نشان خواهد داد که سوژه تا چه اندازه پیرو برنامه ریزی ما می باشد و یا اینکه کدام کلام ما می تواند تاثیر سوء در سوژه بگذارد و ایجاد اختلالاتی نماید که این اختلالات طبیعت نمی تواند تاثیر مثبتی بر روند پیشروی یک جلسه برنامه ریزی داشته باشد.

تجربه در این بخش می تواند ما را به خوبی یاری دهد چرا که با داشتن یک تجربه مناسب به راحتی می توانیم پی ببریم تا چه اندازه مسیری که ما برای ایجاد یک اندوکسیون و سپس ترانس و عمیق سازی ترانس یا خلسه و برنامه ریزی ذهنی انتخاب کرده ایم یک مسیر مناسب می باشد.

بنابر این خوانندگان محترم باید توجه داشته باشند که اگر مایل به انجام این سری تکنیک ها هستند حتما باید با حوصله و صبر و بردباری این عملیات را انجام دهند.
لكن تأكید بیشتر بنده برای آنست که حتما این کار را در اوایل زیر نظر یک استاد و متخصص فن انجام دهید.
هیپنوتیزم چیزی نیست که بتوانیم به صورت اختیاری و آنطور که دلمان می خواهد بر روی یک فرد دیگر انجام دهیم امروزه با وجود کتاب های مختلف بسیاری از افراد موفق می شوند.

 

جلسات شبه هیپنوتیزمی را ایجاد نمایند یعنی ایجاد یک ترانس یا خلسه در یک فردی که با عامل همراهی می نماید، بسیار آسان گشته ولیکن آیا این هیپنوتیزمی که انجام می گیرد با این کیفیت ثمره و نتیجه خاص و مثبتی خواهد گذاشت؟ ( یعنی اینکه در پی چه هدفی است که ما یک جلسه برنامه ریزی ذهنی ایجاد می نماییم، آیا این هدف در مرحله اول یک هدف سالم می باشد؟)
آیا موفق به انجام کامل این هدف سالم می گردیم؟

یا صرفا می خواهیم از هیپنوتیزم به عنوان یک سرگرمی استفاده نماییم حتی اگر از هیپنوتیزم بخواهیم به عنوان یک وسیله سرگرمی و مشغولیات برای دوستان یا خودمان استفاده نماییم آن هم پیرو مواردی دیگر می باشد که گه گاه به وسیله یک کتاب نمی توان به فرد دیگری منتقل ساخت.

توجه داشته باشیم در مقابل ما یک انسان قرار دارد، نه یک شی یا یک موجود بی جان.

انسان، و هرچه که بر او می گذرد حتی کوچکترین هیجان می تواند در رفتار وی در سال های زیادی تأثیرگذار باشد ممکن است.یک جلسه هیپنوتیزم،حتی نمایشی به خوبی برگزار گردد و یا حتی ممکن است و اختلال بسیار ریز در همین جلسه بسیار ساده هیپنوتیزم شکل گیرد که اثرات سوء آن سال ها بعد در سوژه نمایان می گردد.

بنابراین خواهش من از خوانندگان محترم اینست که حتما در هر چیزی که مربوط به انسان می گردد، به خصوص در زمینه کیفیت رفتاری انسانها که شامل این جلسات می باشد دارای مسوؤلیت بسیار بزرگی هستید که باید آنرا به خوبی انجام دهید که این بار سنگین مسئولیت به سلامت به مقصد برسد.

بنابراین استفاده و بهره بردن از یک متخصص فن، کاری است بسیار اساسی و لازم، کتاب صرفا به عنوان یک تکیه گاه اطلاعاتی و منبعی که می تواند شما را در جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا یادآوری مطالب مختلف در زمینه های گوناگون یاری دهد مورد استفاده قرار می گیرد و انجام عملی هر تکنیک باید تحت نظر یک استاد متخصص باشد تا ریزه کاری ها و علایم غیرمنتظره ای که هر آن ممکن است در یک جلسه هیپنوتیزمی یا درمانی به وجود اید کاملا برطرف گردد و سوژه یا فردی
که این عملیات بر روی او انجام می گیرد بتواند پس از این جلسات با ایک تجربه و یک اندیشه کاملا متعادل به زندگی خود ادامه دهد.

 

فراموش نکنید که ضمیر ناخودآگاه ما می تواند کوچکترین کلمه که تحریک کننده یک سیستم عصبی باشد را پس از سال ها دوباره بازسازی نماید و از آن یک رفتار نامطلوبی را ایجاد نماید در این قسمت شما را به وجدان و ضمیر ناخودآگاه می سپارم در این رابطه یک تصمیم گیری صیحح بنمایید.

منبع :کتاب هیپنوتیزم اریکسونی از دکتر کوروش معدلی

برای دانلود pdfچیستnlp و دانلود کتاب صوتی nlp