0

کتاب جادوی بیان و تغییر عقاید از طریق گفتگو از رابرت دیلتز

کتاب جادوی بیان و تغییر عقاید از طریق گفتگو

در این مقاله قصد داریم به صورت خلاصه و مختصر به معرفی کتاب جادوی بیان و تغییر عقاید از طریق گفتگو  با نویسندگی رابرت دیلتز و مترجمی آقای پویا امامی کردکندی بپردازیم.

برای اشنایی بیشتر درباره قدرت ضمیرناخودآگاه nlp

کلام و زبان شاهراه ناخودآگاه هستند. لذا جادوی بیان، تفکر را به پرسش می گیرد و ویروس های ناخودآگاه را شناسایی می کند و کنار می نهد. در این کتاب، برای استقرار اشتیاق به هدف، تجربه های زندگی به کار گرفته می شوند تا تفکر خلاق جایگزین تفکر محدود کننده شود این کتاب چگونگی شکل گیری افکار محدود کننده را نشان می دهد و خواننده را با چارچوب های ناخود آگاه شکست آشنا می کند و پله های موفقیت را گام به گام می سازد.

رابرت دیلتز از تئوریسین های بزرگ NLP است که از جمله اولین همراهان ریچارد بندلر و جان گریندر، بنیانگذاران NLP است. خیلی زود به اهمیت این علم در زمینه رفتارشناسی پی برد و ابداع تعدادی از تکنیک های مهم در NLP مدیون تحقیقات و پژوهشهای رابرت دیلتز می باشد. امروزه رابرت دیلتز مدیریت دانشگاه ( NLP UNIVERSITY) در سانتاکروز کالیفرنیا را به عهده دراد و نیز در زمینه مشاوره با شرکت های مهمی چون فیات، راه آهن ایتالیا و … همکاری می نماید.

در ادامه قسمت هایی از  کتاب جادوی بیان را باهم مطالعه می کنیم.

فصل اول :زبان و تجربه

معجزه ی بیان با اعجاز کلمات و زبان اجرا می شود. زبان یکی از اجزای کلیدی است که با آن، مدل هایی ذهنی روانی از جهان ساخته می شود و بر نحوه درک واقعیت  و پاسخ به آن تأثیر شگرفی دارد. زبان محاوره ای از ویژگیهای منحصربه فرد انسان و یکی از ویژگی های اصلی تمایز او از سایر مخلوقات است. روان شناس بزرگ فروید معتقد است کلمات ابزار اساسی خودآگاهی مردم اند. به گفته او :

” كلمات قدرت جادویی بسیاری دارند؛ واژه ها سبب شادی یا ناراحتی دیگران می شوند؛ معلم دانش خود را با کلام در اختیار دانش اموزان قرار میدهد سخنوران، با کلمات، شنوندگان را با خود همراه می کنند؛ کلام حس چهارم خوانده می شود و ابزاری برای تاثیرگذاری بر دیگران است.”

الگوهای معجزه ی بیان با مطالعه ی تأثیر قدرت زبان در تغییر شیوه ی زندگی مردم به دست آمده است. برای درک بهتر، به داستان های واقعی زیر توجه کنید:

  •  روزی یک پلیس زن، گزارشی اضطراری از دعوا در محدودهی کارش دریافت کرد افسر پلیس بسیار محتاط بود و می دانست که افراد خشن از پلیس خوششان نمی آید و به هیچ وجه، دوست ندارند او در زندگیشان دخالت کند. وقتی افسر به محل آپارتمان رسید، صدای فریاد و کمک خواهی زنی و همراه با آن، صدای شکسته شدن ظروف و لوازم مختلف به گوشش رسید. ناگهان، تلویزیونی از پنجره به بیرون پرت شد و جلوی پای او شکست، بیشتر از این نتوانست صبر کند: رفت و محکم به در اپارتمان زد صدای زمخت مردانه ای جواب داد: «این دیگر کدام احمقی است که در میزند؟» افسر پلیس، درحالی که به تکه های شکسته ی تلویزیون نگاه می کرد جواب داد: «تعمیرکار تلویزیونم.» با این جمله، مرد عصبانی قهقهه زد و در را باز برد و پلیس توانست وارد منزل شود. بعدها، این پلیس در خاطراتش آورد که این جمله برایش از ماه ها تمرین دفاع شخصی کارسازتر بود.
  • …………………………………….

 

این داستان ها مشخصه مشترکی دارند : چند کلمه ی ساده ، با تبدیل باوری محدود کننده به دورنمای موثرتر، زندگی افراد را دگرگون می کند و نشان می دهد چگونه كلمات مناسب در جای درست خود ممکن است تاثیری مثبت داشته باشد.

متأسفانه، کلمات نادرست در زمان و مکان نامناسب، ممکن است انسان را سردرگم و ضعیف کند و چه بسا، آسیب جدی و جبران ناپذیر به زندگی وارد کند.

موضوع این کتاب مفید و مضر بودن قدرت کلمات است. تفاوتهایی که مشخص کننده ی تأثیر کلمات اند و نوعی ساختار زبانی که با آن، می توان عبارتهای مضر را به مفید تبدیل کرد.

عبارت «معجزه ی بیان» همانند «جادوی دست» (شعبده بازی) به کار میرود کلمه ی جادو، به معنای تردستی، حیله گری، هنرمندی و چالاکی است.  تردستی نوعی جادوگری است که با کارت های مشابه شعبده بازی اجرا میشود. ” این کارت را می بینید؟ دیگر نمی بینید!” مثلا شعبده باز کارت شمارهی ۵ را روی میز می گذارد و با تردستی، آن را به کارت دیگری، مثلا شماره ی ۸ تبدیل می کند.

ساختار کلمات در معجزه ی بیان، کار مشابهی انجام می دهد، زیرا آنها، برپایه ی نگرش های خاصی بنا شده اند که گاهی، دیدگاه ها و گمان های افراد را به طور اساسی تغییر می دهند.