نقشه،همان سرزمین نیست!
تعداد پیش فرض های ان.ال.پی ، 10 پیش فرض است. پیش فرض دوم ان ال پی می گوید نقشه همان سرزمین نیست.این بیان مهمترین شعار ان.ال.پی است واز تفکرات آلفرد کورزیبسکی برخاسته است. البته بزرگان دیگری مانند راجرز در روان‌شناسی و نوآم چامسکی در زبان‌شناسی نیز چنین بیانی داشته اند.
هر کسی از واقعیت‌های زندگی برداشتی دارد که از واقعیت متفاوت است و برداشت افراد با یکدیگر فرق می‌کند.هیچ برداشتی خود واقعیت نیست.
پیش فرض های ان.ال.پی گرفته شده از این اصل عبارتند از:
1. مردم مطابق درک خودشان نسبت به واقعیت پاسخ می‌دهند.
2. در رابطه با جهان، هر شخصی نقشۀ ذهنی خودش را دارد. نقشۀ ذهنی هیچ کس «واقعی‌تر» یا «درست‌تر» از دیگری نیست.
3. معنای تعامل با شخصی دیگر، پاسخی است که در او ایجاد می‌شود. بدون توجه به نیت ارتباط.
4. خردمندانه‌ترین و بهترین نقشه، بر خلاف واقعی و دقیق بودن، نقشه‌ای است که نیرومندترین و خردمندانه‌ترین انتخاب را ایجاد می‌کند.
5. مردم تمام ابزارهای لازم برای عملکرد موثر را بالقوه در اختیار دارند.
6.مردم بهترین گزینه از میان گزینه‌هایی انتخاب می‌کنند که نقشۀ ذهنی شان نسبت به جهان از امکانات و توانمندی‌های آنها، در اختیار قرار می‌دهد. هر رفتاری هر قدر هم احمقانه یا عجیب یا شیطانی باشد به نظر می رسد بهترین انتخاب فرد در آن زمان بوده است. اگر فرصت انتخاب‌های دیگری (در زمینۀ الگوی آنها از جهان) داده شود به احتمال قوی گزینۀ دیگری انتخاب می‌کند.
7. تغییر از آزادسازی منابع یا فعالی سازی توانمندی‌های بالقوه در زمینۀ خاص و غنی سازی نقشۀ ذهنی فرد نسبت به جهان صورت می‌گیرد
برای اشنایی با تجربیات دانش پذیران دوره های NLP در کانون ان ال پی اصفهان
در پیش فرض اول گفتیم که برای هر کاری باید یک نقشه داشته باشیم و بدانیم به کجا می خواهیم برویم،اگرچه نقشه اطلاعات اولیه ی خوبی را به ما می دهد تا بدانیم مقصد چیست و کجاست و برای رسیدن به هدف،بهترین راه کدام است،ولی کافی نیست. هدف های انسان گاهی چنان ارزشمند است که باید تمام فرصت ها را برای خود به وجود آوریم یا مطمئن تر، سریع تر و راحت تر به آنها برسیم. پس نیازمند اطلاع دقیق تری هستیم که شاید در نقشه قید نشده باشد.
برای نمونه، این که در طول مسیر رسیدن به هدف چه نوع عوامل خارجی به صورت خواسته یا ناخواسته می تواند بر روند پیشرفت ما تاثیر بگذارد؟
اگر ما بخواهیم از تهران به اصفهان سفر کنیم، علاوه بر این که نیاز به یک نقشه برای پیدا کردن مسیرو شناخت طول مسیر و … داریم، داشتن اطلاعات دیگری هم از قبیل شناخت آب و هوا در طول مسیر، نوع وسیله ی نقلیه ای که استفاده می کنیم و عملکرد آن، مصرف انرژی،بودجه ی ما برای سفر،چگونگی تقسیم بودجه در طول سفر، امکانات اقامتی ما در مقصد و…. از اطلاعاتی است که به طور معمول در نقشه قید نشده است و برای رسیدن به هدف فقط تکیه کردن بر نقشه کافی نیست و ما باید تا آنجا که می توانیم در راه رسیدن به هدف اطلاعات جمع آوری کنیم. هر چه اطلاعات ما در زمینه ی حرکت به سوی هدف بیشتر باشد، رسیدن به آن هدف راحت تر خواهد بود.
یادآور می شوم که انسان ها برای رسیدن به یک هدف مشترک از امکانات گوناگونی استفاده می کنند که این امکانات برای همه یکسان نیست؛ برای نمونه، اگر دو نفر در دو قسمت از جهان هدف مشترکی داشته باشند، مانند: رسیدن به مقام قهرمانی در رشته ی اسکی و یکی از ان دو نفر در سوئیس زندگی کند و دیگری در سنگال، به یقین، شرایط برای هر دو نفر یکسان نیست و ترسیم نقشه و کسب اطلاعات مختلف برای رسیدن به هدف برای هر دو نفر متفاوت است و در این راه امکانات هر کدام به تجربه ها و دریافت های هر کدام از آنها از بدو تولد بستگی
دارد؛ بنابراین، نقشه نمی تواند جایگزین سرزمین باشد و تنها با تهیه ی یک نقشه نمی توان کار را پایان یافته تلقی کرد، بلکه باید بتوانیم ازکمی و کیفی جزئیات نقشه هم باخبر باشیم تا بتوانیم به صورت مؤثر در جهت ساختن اهداف و رسیدن به آنها پیش برویم.
من فکر می کنم که زندگی و تمام وابستگی های آن را نباید دست کم گرفت و باید با هوشیاری کامل گام برداشت. ما در جهانی زندگی می کنیم که کوچکترین برخورد بین دو قبیله ی آفریقایی در عقب مانده ترین سرزمین ها می تواند در زندگی انسانهای دیگر – ولو در کشورهای مدرن – تأثیر بگذارد؛ بنابراین، باید با چشمانی باز و عقلی بازتر و به دور از هر گونه تعصب و تحمیل عقاید، به جلو پیش رویم.
جزئیات نقشه ی هر شخصی به خود شخص بستگی دارد و با دیگری متفاوت است.
بنابراین در شناسایی و انتخاب برنامه ی مناسب باید امکانات شخصی خود را در نظر بگیریم و تا آنجا که می توانیم در این خصوص اطلاعات کسب کنیم و تنها به داشتن یک نقشه اکتفا نکنیم.
بسیاری اوقات دیده می شود که فردی بر اساس آنچه در اصطلاح، به آن «مد روز» می گویند و یا گاهی نیز «چشم و هم چشمی» می نامند، خود را در شرایطی قرار می دهد که اصلا مناسب او نیست و چه بسا او را به چالش هایی بیندازد که به جز رنج و زحمت چیز دیگری برای او ندارد.
برای نمونه، یک نوع آرایش مو که مد می شود، یک عده حتی بدون آن که فکر کنند آیا این فرم آرایش با چهره ی آنها همخوانی دارد یا خیر، آن را می پذیرند و یا همان تحصیل در رشته ی پزشکی، بیشتر مردم ما فکر می کنند از طریق شغل پزشکی می توان درآمد فراوانی به دست آورد و از سوی دیگر، عنوان پزشک به فرد یک شخصیت فوق العاده می دهد و این فرد بدون آن که به توانایی های خود فکر کند و با امکانات خود را بسنجد، وارد این رشته می شود و چون تنها از روی چشم و هم چشمی این رشته تحصیلی را انتخاب کرده است، در میان راه و یا حتی در پایان راه با مسأله مواجه می شود و در نهایت، از وضعیت خود ناراضی است.
حال آن که بنده مراجعه کنندگانی دارم که آشپز هستند و درآمدشان از یک پزشک جراح هم بالاتر است و در هتل های معروفی کار می کنند و یا آهنگسازی را می شناسم که چند برابر یک پزشک درآمد دارد. حتی از نظر رتبه و موقعیت اجتماعی نیز باید بگویم که هیچ ارتباطی با عنوان شغلی شما ندارد.
بنده یک معلم کلاس چهارم ابتدایی را می شناسم که وقتی وارد یک جمع می شود توجه همه را به خود جلب می کند و همه مشتاق هستند با او گفتگو کنند. نمونه های بسیار زیاد دیگری هم دارم که در این مقوله نمی گنجد. فقط باید به این موضوع اشاره کنم که این ناهماهنگی با وضعیت، همان نداشتن اطلاعات لازم بر روی نقشه است.
من باید نقشه ی زندگی ام را با اطلاعات لازم درباره ی مسیر زندگی ام، مقصدم و شرایط شخصی خود تهیه کنم و هر چه از جزئیات آن بیشتر با خبر باشم، راحت تر و سریع تر به مقصد خواهم رسید.
منبع : کتاب nlp عملی از دکتر کوروش معدلی
پیش فرض های ان.ال.پی حتی ما را یاری می دهند که بتوانیم پس از مدت ها زیبایی های زندگی را ببینیم و از نعمت هایی که به ما داده شده است، به بهترین شکل استفاده کنیم خداوند را برای آن شاکر باشیم. پیش فرض های ان.ال.پی پایه و اساس دانش nlp هستند.
برای دانلود pdfچیستnlp و برای دانلود کتاب صوتی nlp
