لیست مطالب
آنکراژها Ancrage
“آنکراژ” یا “آنکرینگ” که از نظر لغوی به معنای لنگراندازی است، از تکنیکهای NLP است که می تواند به ما در تغییر روحیه یاری دهد؛ اگر چه بکار گیری یک تکنیک آنکراژ تأثیر بسیار فراتری را از تغییر در روحیه انجام میدهد. این روش را که ریچارد بندلر ابداع کرد، به سوژه امکان می دهد که از منابع درونی خود برای از بین بردن یک وضعیت اضطراب (استرس) استفاده کند.
یکی از پیش فرض های بسیار مهم در NLP این است که همه ی تنها دارای ذخائر راه حل برای حل مسأله ی خود هستند، به این معنا که هر انسانی اگر بخواهد، می تواند با انجام دادن کارهایی در تغییراتی را که تمایل دارد ایجاد کند.
برای آن که بتوانیم واضح تر به بررسی تکنیک آنکراژ بپردازیم، چند نمونه به این می آوریم: اگر شخصی با درس ریاضی مساله داشته باشد و نتواند در این درس موفق باشد، یا شخص دیگری که در رانندگی بسیار کند است پیوسته اشتباه می کند، به نخستین موضوعی که باید پرداخت، وضعیت روانی و ذهنی آنها نسبت به موضوع است. تا کنون هیچ دارویی کشف نشده است که با خوردن آن فردی بتواند در ریاضی یا در رانندگی پیشرفت کند. اگر قرار است این اشخاص در درس ریاضی و یا رانندگی موفق شوند، باید اتفاقاتی در درون این اشخاص رخ دهد تا بتوانند پیشرفت کنند؛ پس راه حل در درون هر فرد وجود دارد.
هنگامی که شخصی با ریاضی مشکل دارد، باید دید هنگام فکر کردن به ریاضی و یا در زمان حل مسائل ریاضی چه تصویری در ذهن او نقش می بندد و یا چه پیام های درونی را از ضمیر ناخودآگاه دریافت می کند و تا با روش های آموخته شده در NLP و استفاده از عملکرد درونی وی بتوان مسأله را حل کرد؛ به طوری که فرد با علاقه و انگیزه ی فوق العاده درس ریاضی را بخواند و یا رانندگی کند.
انسان پیوسته در حال جمع آوری منابع مثبت و منفی است که هر کدام بر وضعیت داخلی و رفتار خارجی او تأثیر می گذارند.
برای نمونه، جشن تولد، موفقیت تحصیلی، موفقیت مالی، ارتقای شغلی و یا حتی نوشیدن یک چای شیرین با کلوچه در کنار مادر بزرگ و هر واقعه ی دلپذیر دیگری در مغز انسان برای همیشه ثبت می شود و در جایگاه یک منبع مثبت می توانیم در صورت لزوم از آنها استفاده کنیم و بر عکس نبود موفقیت تحصیلی، از دست دادن یک عزیز، از دست دادن مبلغی پول و یا یک تصادف و این گونه موارد که در زندگی انسان پیش می آید به صورت منبع منفی در می آید و بر زندگی ما تأثیر منفی می گذارد.
در واقع هر رخدادی که در زندگی هر یک از ما پیش می آید، همراه با خود تأثیر عصبی دارد؛ این تاثیر عصبی بر حسب سیستم مقایسه ای که ما در مغز خود و در ضمیر ناخودآگاه داریم و با آن یک واقعه را خوب یا بد تشخیص میدهیم (در آینده به عملکرد این سیستم که بر حسب متاپروگرامها عمل می کند، خواهیم پرداخت) تحریکاتی را در غدد مختلف پدید می آورند که در نتیجه، ترشحاتی به همراه خواهد داشت و موجب یک حس بد یا خوب در انسان می شود. در چنین وضعیتی اشتراک های عصبی، اورگانیک و محیطی شکل می گیرد و مجموع تمام این موارد، یک «آنکر» را تشکیل میدهد.
واژه ی آنکراژ یا لنگراندازی برای تکنیک آنکراژ از آن جایی شکل گرفت که وقتی یک کشتی برای توقف در دریا لنگر می اندازد، لنگر در ته دریا حرکت می کند تا در پشت یک سنگ گیر کند و سبب توقف کشتی و حرکت نکردن آن کشتی شود. ذهن انسان هم در دوران زندگی خود در پشت وقایعی که بر او تأثیری بالاتر از یک روند عادی زندگی گذاشته است، گیر می کند. همان گونه که گفتم این آنكرها می توانند مثبت یا منفی باشند.
خوشبختانه یکی از کیفیت های بزرگ مغز انسان فراموشی است. یعنی خوشبختانه ما موضوع های گوناگونی را بر حسب اهمیت آنها و با گذشت و مطالعه ی مطالب جدید در زندگی رفته رفته به دست فراموشی می سپاریم؛ این فراموشی یک نعمت بزرگ است که به ما اجازه می دهد بتوانیم پس از مرگ یک عزیز به زندگی ادامه دهیم و یا پس حادثه ی رانندگی دوباره پشت فرمان بنشینیم و رانندگی کنیم.
در تکنیک آنکراژ ما با روش های خاصی که در NLP می آموزیم، به منابع مثبتی که فراموش شده اند دست می یابیم و از آنها برای تغییر در یک وضعیت روحی مانند افسردگی استفاده می کنیم.
تکنیک آنکراژ به گونه های متفاوتی استفاده میشود و برای در دسترس بودن آنها از محرکهایی به نام «استی مولوس» استفاده می کنیم.
گاهی با شنیدن یک آهنگ، ترانه و یا با دیدن یک وسیله مانند چراغ علاءالدین ممکن است خاطراتی در ذهن ما زنده شود که گویی بلافاصله به گذشته برگشتیم و داریم دوباره در آن زمان زندگی می کنیم؛ در چنین شرایطی آن آهنگ یا چراغ علاء الدين همان محرک یا استی مولوس است که دسترسی ما را به خاطره ی مورد نظر آسان می کند.
در دوره های NLP می آموزیم چگونه و برای چه مسأله ای، کدام منبع مناسب تر است و با چه استی مولوسی می توان به آن دست یافت؛ به طوری که هر گاه سوژه با مسائلی مانند: افسردگی، دلتنگی، ناامیدی، عصبانیت، دلشوره، بیقراری، احساس ناامنی و… مواجه شد، بلافاصله با بکارگیری استی مولوس ( که در تکنیک آنکراژ ساخته شده)مربوط به آن مسأله، وضعیت داخلی را تغییر دهیم.
خاطره درمانی در ان ال پی
هنگامی که بنده در فرانسه بودم، روزی یک مراجعه کننده به نام “جرج” به نزد من آمد که به شدت آشفته بود. جرج مردی کاملا جاافتاده بود، حدود60 سال سن داشت و مدیریت مالی یک شرکت به نسبت مهم بر عهده ی او بود و به گفته خودش از موقعیت مالی و رتبه ی شغلی خوبی برخودار بود. وی در شرکتهای مختلفی کار کرده بود و ۳ ماه بود که به او پیشنهاد کار در این شرکت مهم داده بودند.
حقوق او افزایش یافته بود و به گفته ی خودش برای سالهای پیش از بازنشستگی موقعیت بسیار عالی بود؛ زیرا می توانست با حداکثر درآمد بازنشسته شود؛ حال آن که مسأله ی جرج این بود که از زمان ورود به این شرکت، قدرت از او گرفته شده بود و کارها را خراب می کرد. همه ی توانایی او در کار از بین رفته بود و گویی یک کارمند مبتدی و ناشی شده بود. این موقعیت برای جرج بسیار خطرناک بود؛ زیرا هر لحظه ممکن بود اخراج شود و اگر اخراج می شد، با این سن و سال و این سابقه که خراب شده بود، پیدا کردن کار بسیار مشکل میشد.
جرج حسابی اعتماد به نفس خود را از دست داده بود و نمی دانست چرا نمی توانست کارها را درست انجام دهد و توانایی هایش کاهش یافته بود.
با تکنیک های NLP ، به این موضوع پی بردیم که صاحب شرکت با یکی از معلمان او در دوران دبستان وی همنام بود. در ضمن، او مانند همان معلم، سبیل داشت، آن معلم، او را در آن دوران چند بار به شدت تنبیه کرده بود و چهره ی این معلم اثر بدی بر وی اشته بود و ضمیر ناخودآگاه این فرد یعنی صاحب شرکت با آن سیبیل و همان نام خانوادگی، آن معلم خشن را در ذهن وی تداعی می کرد و سبب شده بود جرج در نزد این کارفرما احساس کند همان دانش آموز بی دست و پاست.
خوشبختانه با تکنیک های nlp و تمرینات nlp این تجربه ی بد برای او خنثی شد و دوباره توانایی های خود را بازیافت و توانست موقعیت خوبی به دست آورد.
مشاهده تجربیات فراگیران دوره های nlp در کانون ان ال پی اصفهان
انواع آنکر ها در ان ال پی
به بيانی ديگر میتوان گفت در NLP آنکور عبارت است از هم نشينی يا پيوند يک محرک عصبی (Stimulus) با يک پاسخ قابل پیش بينی. آنکورها میتوانند به صورت طبيعی پيدا شوند و يا مطابق خواسته خودمان به وجود آيند. به عنوان مثال ممکن است بوی اسکناس نو و تا نشده شما را ياد دوران کودکی و ايام عيد بياندازد و مقداری از خاطرات و احساسات مربوط به آن دوران را در شما به صورت تصورات ذهنی باز آفرينی کند.
– دو نوع آنکور وجود دارد که عبارتند از:
-I آنکورهای مثبت:
آنکورهايی هستند که حالت بيرونی مطلوبی را ايجاد میکنند.
آنکور مثبت میتواند امنيت، خوشحالی، احساس قدرت، اعتماد به نفس و… را افزايش دهد.
آنکور مثبت بر لحظههای خوب تاکيد يا آن را ايجاد میکند. به عنوان نمونه در يک مسافرت دل انگيز تابستانی، به هنگام رانندگی در جادههای کوهستانی همزمان به يک آهنگ و موسيقی زيبا گوش میدهيد، بعداً که به همان موسيقی گوش بدهيد ياد لحظات خوش آن سفر برای شما تداعی میگردد.
-II آنکورهای منفی:
آنکورهايی هستند که حالت درونی و حس های نامطلوب و ناراحت کننده را بر میانگيزاند.
فرضاً در غم و اندوه از دست دادن يک عزيز به سوگ نشستهايد و در اوج ناراحتی هستيد، فردی نزد شما میآيد و دست روی شانه چپ شما میگذارد و چند ثانيه شانه شما را لمس میکند. در آينده وقتی شانه چپ شما لمس شود، احساس خوبی در شما بوجود نمیآيد.
آنکورهای حسی يا لمسی به عنوان قويترين نوع آنکور عمل میکند.
حال ببينيم اگر يک فوتباليست حرفهای در موقعيت حساس مثل زدن ضربه پنالتی قرار گيرد، چگونه میتواند از اين تکنيک بهرهمند شود.
او میتواند قبلاً برای خود تعيين کند که چه وضعيتی را میخواهد.
در قدم اول با بوجود آوردن يک تصوير ذهنی مربوط به يک خاطره دل انگيز و يادآوری کسب پيروزی و قهرمانی در مسابقات ورزشی در خاطره خود غرق میشود و همه جزئيات حسی مربوط به آن را به ياد میآورد.(تکنیک آنکراژ)
در قدم بعدی زمانی که به اوج خاطرهاش میرسد، مچ دست خود را گرفته و لمس میکند تا با اين محرک عصبی (Stimulus) نسبت به آن خاطره شرطی شود. از آن به بعد هر موقع بخواهد ضربه پنالتی بزند، با گرفتن و لمس کردن مچ دست آن خاطره پيروزی و قهرمانی در او زنده میشود و با قدرت و شايستگی تمام اقدام به زدن ضربه پنالتی میکند.
هر چند در اينجا به بيان و طريقه ساختن آنکور پرداختيم ولی بايد تأکيد کنم که اين توضيحات در سادهترين سطح آموزش و يادگيری اين بحث قرار دارد. بهترين راه برای استفاده کردن از اين تکنيکها اين است که دوره عملی آن را حتماً تحت نظر يک استاد مجرب و دوره ديده طی نماييد. زيرا ان ال پی بيش از آنکه يک تئوری باشد يک کار عملی است.
منبع : کتاب nlp عملی ار دکتر کوروش معدلی