لیست مطالب
چگونه تصویر ذهنی از خودتان شکل میگیرد؟
در این مقاله قصد داریم با آموزش nlp ، چگونگی ساخت تصویر ذهنی در علم nlp را برای شما دوست گرامی خیلی مختصر توضیح دهیم. در حالی که در مثبت بودن پیغام هایی که از اقوام خود می گیرند شک ندارید ولی خیلی از آنها مثبت نیستند. وقتی که آنها به شما بچهٔ احمق دوست نداشتنی
و دست و پا چلفتی میگویند تمام آنها را به خود میگیرید و نکات مثبت را به زور از خود می رانید. اخیرا یک مطالعه آشکار کرده است که به طور متوسط والدین آمریکایی در مقابل هر یکبار تعریف از بچه هایشان، هشت بار متوسط هشت بار از از آنها انتقاد می کنند.
وقتی شما مدرسه را شروع کردید به نظر می رسید آنهایی که از شما بزرگترند، بهتر میدانند شما چطور عمل کنید، دنیایی از مشکلات جدید،جلوی راه شما سبز شد. معلمها نااگاهانه استعدادهای شما را در مدرسه از بین می برند. قابلیت هایی که در کودکی داشته اید. وقتی به نوجوانی می رسید زایل می شود.
همان طور که شما در دوران نوجوانی به سر می برید بلوغ از راه می رسد. ریش هایتان در می آید. اعضای بدنتان تغییر شکل میدهد و مضطربانه زندگی می کنید. البته انسانهایی در اطراف شما وجود دارند که عزت نفسی پایینی دارند و به صورت پنهانی شما را تضعیف میکنند تا خودشان احساسی بهتری داشته باشند.
تحقیقات نشان داده است در سن چهارده سالگی ۹۸ درصد نوجوان تصویر ذهنی منفی از خودشان دارند و دائماً این تصویر بدتر می شود. یک نویسنده ایرلندی به نام “جی. اچ. برنن” این مسئله را به صورت زیر تشریح است. اگر یک لغت بتواند نوجوانی را شرح دهد و تعریف کند. این لغت گیج و مبهوت بودن است و این احساسی گیج بودن، به قدری قوی است که به راحتیبر روی تصویر ذهنی خودتان تاثیر می گذارد.
این یک نمای غم انگیزی است.احساس حقارت …..بی یاوری…ناتوان…کثیف…غیرقابل قبول …زبون ….گیج…و در بدترین حالت، ناخواستنی با و متاسفانه این تصویر نه به وسیلهٔ خودش به وسیله بیان دیگران در ذهن شخصں نقش می بندد. در این مرحله طبیعت کثیف ترین بازی قابل تصور خود را انجام می دهد. شما رشد کرده اید ولی تصویر ذهنی از خودتان خیر. هیچکس نمی داند چند نفر در زندگی به خواسته ها یشان رسیده اند.
با توجه به جملات جی. اچ.برنن،در زندگی شخصی خود من،من متوجه شدم که مشکل اساسی من احساس عمیق ضعیف بودن است. من خود را به صورت یک بچهٔ ناتوان که هیچکس به او کمک نمی کند می دیدم. هر احساس قدرتی که من در زندگی ام به دست می آوردم از درونم نشات نمی گرفت بلکه انعکاسی از احساس من نسبت به موفقیت شغلی ام، همسر زیبا و پول سرشارم بود.
با حضور در جلسات و کار کردن با اشخاص مشهور و موفق، متوجه شدم که چقدر آنها تلاش میکنند تا احساس بیکفایی جبران کنند. تا قبل از اینکه من هم یکی از آنها بشوم هرگز متوجه این مطلب نشده بودم.
به یک باره برای من تصویر ذهنی منفی از خود، آشکار شد. می دانستم که زمان به وجود آوردن تغییرات اساسی فرا رسیده است . من قبلا تصمیم گرفته بودم که مسؤولیت زندگی ام را بپذیرم بنابراین تنها یک قدم کوچک برای قبول مسوولیت باقی مانده بود و آن چگونگی دیدن خودم بود.در خود کاوش کردم و رویاهای جدیدی دیدم.
برای اطلاعات بیشتر درباره ان ال پی چیست و چه کاربردهایی دارد؟
می خواستم خوشی را در قلب انسانها به وجود بیاورم نه اینکه باعث موفقیت در کار، خوشحالی ظاهری و کامبخشی باشم.تصمیم گرفتم که ناتوانی را نابود کنم.
هر ویژگی منفی که مشخصه شماست در حقیقت خود واقعی شما نیست. آنها به تصویر خود منفی شما تعلق دارند. و این تصاویر در بچگی شما برنامه ریزی شده است. می توانید با برخورد رو در روی صمیمانه و پذیرش آنها اجازه که این تصاویر منفی از ذهنتان خارج شوند.
خودمان هر سه در آموزش nlp
در درون ما خود واقعی قرار دارد” واقعیتی که ما واقعا که و چه هستیم؟”
توده ای بر بالای سر خود واقعی مان وجود دارد که تمام فریب ها و بی پروایی ها در این توده است.پرده ای از شرم و ترس و گناه،از شخصی که می ترسیم مانند او باشیم وجود دارد.این همان تصویر ذهنی منفی از خودمان است.
بنابراین برای اینکه مطمئن شویم که هنوز مردم ما را دوست دارن تأییدمان می کنند و به ما عشق می ورزند و به ما پول می دهند، پرده ای بر روی خود ترسویمان میکشیم که این پرده، همان شخصی است که ما از بودن مثل او اجتناب می کنیم. اگر ما، خیلی خوب از این پرده محافظت کنیم، دیگران، خود واقعی ما را نخواهند دید. در حقیقت، ما به شدت مراقبیم تا هیچ کس این پرده را نبیند چرا که خود واقعی ما را به دیگران نشان خواهد داد. حتی گاهی خودمان هم برای سالهای مدیدی فراموش می کنیم که شخصیت واقعی ما در زیر این پرده نهفته است.
وقتی برای اولین بار این مسأله را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم او گفت: آها من فهمیدم خود واقعی ما شبيه الماس است و همینطور که ما رشد می کنیم مقدار زیادی فضولات روی آن را می پوشاند و سپس ما سعی میکنیم با قرار دادن یک میخ جلا داده شده بر بالای این فضولات خودمان را جذاب تر به جهان نشان دهیم. اما اگر کمی وقت صرف کنیم و این فضولات را کنار بزنیم مردم واقعا خواهند دید که ما یک جواهر هستیم و نیاز به استفاده از میخ جلا داده شده نداریم.
من می خواهم مطلب بالا را بیشتر بشکافم
همان طور که شروع به کنکاش خود واقعی تان – که از آن پرهیز میکنید – مثل آن است که بخواهید الماسی را از زیر فضولاتی که با یک میخ جلا داده شده، پوشیده شده است – خارج کنید. در این حالت شما از حالت راندگی به راننده تبدیل می شوید و وقتی خود واقعی شما راننده می شود راحت تر و خوشحال تر می شوید و پس از آن خودتان هستید.
با آموزش nlp خودمان را بشناسیم
اجازه دهید به هر سه خودمان که به زندگی ما مربوط می شوند نگاه عمیق تری داشته باشیم، من سؤالات مورد علاقه خودم را با شما در میان می گذارم تا خودی را – که از آن ممانعت می کنید – پرده برداری کنم. تصویر ذهنی منفی یا خودی را، که از آن می ترسید، نمایان خواهم کرد. به یاد داشته باشید که جواب صحیح وجود ندارد. هر سؤال خیلی ساده طراحی شده تا آگاهی شما را از موانع وجودتان بالا ببرد.
زندگی امتحان نشده، ارزشی ندارد. سوکراتس
الف ۔ خودی که از آن ممانعت می کنید. شما ممانعت می کنید که چه کسی باشید؟
خودی که از آن ممانعت می کنید، معمولا بر اساس واقعیت شما نیست بلکه با این تصویر، وجودی را – که می ترسید آن گونه باشید – پوشش می دهید.
به این سؤالات پاسخ دهید:
- شما دوست دارید چگونه به نظر برسید؟
- می خواهید، مردم در ابتدا به کدام جنبه های شخصیت تان اشاره کنند؟
- مهم ترین چیزی که دیگران در مورد شما می دانند چیست؟
- اگر زندگی شما بخواهد چیزی را به شما ثابت کند، چیست؟
ب – تصویر خود منفی شما: شما می ترسید که کی باشید؟
اگر کسی شما را به اسمی صدا کند که مشخصه شما نیست مانند سیاه پوست کثیف، در این صورت احساسات شما برانگیخته خواهد شد. معمولا چیزهایی باعث ناراحتی ما می شوند که حقیقت دارند، وقتی من این سؤالات را در آموزشگاهم می پرسیدم شرکت کنندگان معمولا منکر خصوصیات منفی خود می شدند. وقتی آنها فرصت فکر کردن درباره خصوصیات منفی خود پیدا
می کردند، متوجه می شدند که این همان حقیقتی است که از آن گریزان هستند. برای اینکه به خود صمیمانه تر نگاه کنید یک حقیقت وجود دارد و آن این است که :
هر ویژگی منفی که مشخصه شما است در حقیقت خود واقعی شما نیست. آنها به تصویر خود منفی شما تعلق دارند. و این تصاویر در بچگی شما برنامه ریزی شده است. می توانید با برخورد رو در رو صمیمانه و پذیرش آنها اجازه دهید که این تصاویر منفی از ذهنتان خارج شوند.
خیلی سخت است که بخواهید مستقیما به چیزی بپردازید که عمری از آن پرهیز داشته اید و آن اینکه کی هستید و چی هستید؟
شاید شما بیشتر عمر خود را صرف ممانعت از این کار کرده اید. به همین دلیل اکثر این سؤالها به آشکار کردن تصویر ذهنی منفی از خودتان اشاره دارند.
- متضادهای خود واقعی اتان که از آن پرهیز دارید، چیست؟
- چه رازهایی بعد از مرگ شما آشکار خواهد شد؟
- کسی که کمترین محوبیت را پیش شما دارد کیست و چرا؟
- (بیشتر چیزهایی که ما می بینیم یک نمایش است . ما مایل نیستیم هراسهای درونمان را دیگران بفهمند.)
آموزش nlp می پرسد: اصل خودتان: شما واقعا کی هستید؟
با مشخص کردن ویژگی های هرسه ی خودتان، رها می شوید تا به آن چیزی که واقعا هستید برسید. به قدرت خودتان، به عشقتان و اصل خودتان که نمی توانید آن را متوقف کنید.
سؤالات زیر ویژگیهای اصل خودتان را نشان می دهد و مشخص می کند که آیا هنوز اسیر تصویر منفی ذهنی خود هستید، یا خیر:
وقتی به خانه می آیید واقعا چه کسی هستید؟
وقتی هیچ کس به شما نگاه نمی کند چه حسی دارید؟
اگر شما کاملا احساس امنیت کنید چه کار متفاوتی انجام می دهید؟ اگر تحت تأثیر یک ترس باشید چه کسی خواهید شد؟
برنامه ریزی مجدد تصویر ذهنی از خود
تجربه ثابت کرده مثبت اندیشی به شیوه سنتی مؤثر نیست، جلوی یک ایینه بایستید و به خود بگویید من روز به روز بیشتر می شوم، این امر، زمانی که همراه با احساس بہتر شدن نباشد، کارایی نخواهد داشت به عنوان مثال: اگر شما اکنون از خواندن دست بکشید و به ضربان قلبتان بگویید که سرعتش را بیشتر کند این کار انجام نخواهد شد.
ولی اگر شما تصور کنید که در شب تاریکی در دره ای قدم می زنید و صدای پایی پشت سرتان می شنوید که هر لحظه به شما نزدیک می شود، ضربان قلبتان سریع تر خواهد شد این امر به این خاطر است که: کلیدهای برنامه ریزی رفتارهای انسان بر اساس عادت و تصور است و این دو بسیار قدرتمندتر از منطق است، همیشه این گونه بوده است.
حقیقت آن است که پاسخ بدن شما بیشتر تحت تأثیر تصورات شما است تا یک دستور ساده. به همین خاطر این مسأله در زندگی ما سرنوشت ساز است.
میگویند وقتی از میکل آنژ سؤال کردند که چگونه چنین فرشته ی زیبایی را سنگ تراشی کرده است گفت: من یک فرشته را در سنگ دیدم و تمام اطراف آن را پاکسازی و سنگ تراشی کردم
برنامه ریزی مجدد تصویر ذهنی از خود، یعنی بیشتر شبیه کسی باشید که آرزو دارید و بیشتر اهمیت این موضوع را به خاطر آورید که شما واقعا چه کسی هستید
به خاطر داشته باشید که امکان پذیر نیست در هر لحظه از زندگی، بخواهیم به خودمان فکر کنیم. ولی امکان اینکه هر لحظه به کسی فکر کنیم و او را الگو قرار دهیم وجود دارد. هر چقدر بیشتر تصویر ذهنی از خودتان را با واقعیت خودتان تطبیق دهید زندگیتان متعالی تر و پربارتر خواهد بود. این موضوع جدیدی
نیست و در هر سیستم تعلیمات مذهبی در تمام دنیا وجود دارد. اخیرا در مقابل نظريه مالتز يافته های جدیدی در علم روانشناسی تصویر ذهنی به وجود آمده است. وقتی من مراجعه کنندگان را در آموزشهایم راهنمایی می کردم آنها معمولا تغییرات درونی زندگیشان را گزارش می کردند و می گفتند دیگر قادر نیستند به همان طریق قبلی باشند. اگر فقط روزی یک بار، این تمرین ساده را انجام دهید در عرض یک هفته قادر خواهید بود تصویر ذهنی خود را با اصل خودتان منطبق کند.
برگرفته از کتاب زندگی خود را در هفت روز تغییر دهید از پل مکنا
لازم به یادآوری است که اکثریت تکنیک های nlp و تمرینات nlp در ارتباط با ضمیرناخودآگاه انسان می باشد.برای آگاهی بیشتر درباره قدرت یادگیری ضمیرناخودآگاه مقالات nlp قبلی را مطالعه کنید.از جمله تکنیک های nlp برای مدیریت احساسات در nlp ، تکنیک آنکور،تکنیک حلقه اعلی و …. می باشد.