ضمیر ناخودآگاه و چگونگی شکل گیری رفتار در انسان

ضميرناخوداگاه و شكل گيري رفتار

لازم به ذکر است ضمیرناخودآگاه در شکل گیری بسیاری از رفتارهای انسان تاثیرگذار است.گفتني ست در واقع نه تنها بعضي از اعمال ما بلكه تمام كارهايي را كه انجام مي دهيم و به اصطلاح رفتار مي ناميم بر طبق يك برنامه ريزي قبلي انجام مي شود.اين برنامه ريزی گاهي كنترل شده و به اصطلاح خوداگاهانه است مانند رفتن به سفر و برخي اوقات برنامه ريزی ناخوداگاهانه در ما شكل گرفته است همچون ترس از شب .ما می توانیم با ارتباط با ضمیر ناخودآگاه،بسیاری از این برنامه ریزی های نادرست را خنثی سازیم.

ما مي توانيم رفتارهاي خود را به اين شرح تقسيم كنيم

الف) رفتارهاي كنترل شدني مستقيم :

مانند اينكه شما تصميم مي گيريد پس از ناهار كمي استراحت كنيد اما در زمان ناهار خوردن متوجه مي شويد قرار است يك فيلم فوق العاده معروف كه مدتها علاقمند بوديد ببينيد همين حالا از تلويزيون پخش شود.در اينجا شما خيلي راحت خواب و استراحت را كنار مي گذاريد و به تماشاي فيلم مي نشينيد (همانگونه كه مي بينيد ميديريت و كنترل اين رفتار كاملا دست شما بوده و خيلي راحت يك تغيير را ايجاد كرديد )اين نوع رفتارها را ضمير آگاه كنترل مي كند .

ب)رفتارهاي غير قابل كنترل مستقيم :

مانند اينكه فردي سيگار مي كشد و ميداند كه سيگار كشيدن برايش خطرناك است اما نمي تواند ترك كند و يا فرد ديگری كه از رانندگی می ترسد و يا شخصی كه نمی تواند با ديگران ارتباط برقرار كند و در اصطلاح خجالتی ست و يا حتي افرادي كه نمي توانند ثروتمند شوند يا در تحصيل موفق باشند و نمي توانند هيچ كاري را براي بهبودي وضعيت خود انجام دهند و از راه حلی كه استفاده می كنند يا موقتی خواهد بود و يا هيچ نتيجه ای در بر نخواهد داشت . اين نوع رفتارها را ضميرناخوداگاه توليد و مديريت مي كند .

توجه داشته باشيم كه هيچ نوع از اين رفتارها بيماري نيستند و فقط يك مشكل در مديريت رفتار است . بنابر اين مسئوليت برنامه ريزي در ما را به صورت ناخوداگاهانه ضميرناخوداگاه عهده دار است كه در واقع مسئول رفتارهاي ماست .

ضميرناخوداگاه در بسياري نظريه ها فعاليت قسمتي از مغز است كه براي راست دستان در نيمكره چپ و براي چپ دستان در نيمكره راست انجام مي شود .

نظريه های گوناگون ديگري هم در خصوص جايگاه اصلي ضميرناخوداگاه بيان شده است كه آخرين آنها اين است كه جايگاه آن در نيمكره راست و كمي مايل به پشت سر است . اكما به تازگي اشخاصي بوده اند كه بر اساس يك تصادف اين ناحيه از مغز آنها به شدت آسيب ديده و جالب اينجاست كه پس از مدتي بخش های ديگر مغز ،فعاليت ضمير ناخوداگاه را به عهده گرفته اند و دوباره رفتارسازي در آن فرد فعال شده است .

در هر صورت اين ضمير ناخوداگاه است كه با دريافت اطلاعات و پيامها از محيط و پردازش آنها رفتاري را براي حفظ و امنيت فرد پديد مي آورد و در ان ال پي با ابزار خاصي كه وجود دارد مي آموزيم چگونه اين رفتارها را تغيير دهيم .

برای نمونه، اگر یک نفر می شنود که به شخصی در ساعت ۱۱ شب ناحیه ای، چند راهزن حمله کرده اند، ضمیر ناخوداگاه این فرد ممکن است این رفتار را در وی شکل دهد؛ برای نمونه، از آن پس، از ساعت ۱۱ شب به بعد به هیچ عنوان به آن منطقه نرود و برای آن هم کلیدی به نام ترس را در ذهن مستقر می کند. اتمام این مراحل ممکن است آگاهانه و با هوشیاری خود فرد باشد، ولی این را بدانید که همه ی این فعالیت ها ممکن است بدون آگاهی از خود موضوع انجام شود. این امکان وجود دارد که حتی بدون توجه کامل فرد به اطلاعاتی که از طریق سیستم شنوایی و یا دیگر حواس پنجگانه دریافت می کند، ضمیر ناخودآگاه رفتار وی را برنامه ریزی می کند.

برای نمونه، بسیاری از افراد سیگاری علت واقعی سیگار کشیدن خود را نمی دانند و یا افرادی که در تحصیل یا زندگی حرفه ای شان موفق نیستند، خودشان نمیدانند که این نبود موفقیت از کجا ریشه می گیرد. اطلاعات یا پیام های دریافتی از محیط که در واقع عامل تحریک کننده ی ضمیر ناخودآگاه است تا رفتاری بنیان بگذارد، گاهی در زمان کودکی و یا در زمان خواب حتی می توانند وارد ضمیر ناخودآگاه شوند و ضمیر ناخودآگاه به صورت خودکار برنامه ریزی می کند.

بنابراین، می توان گفت که هر عملی یا رفتاری را که ما انجام می دهیم، بر حسب برنامه ریزی ضمیر ناخوداگاه است.

اگر می خواهیم تغییری در زندگی خود پدید آوریم، از آنجاییکه ما مسئول زندگی خویش هستیم، باید در زندگی را از تغییر در خود پدید آوریم و برای ایجاد تغییر در خود باید از طریق ضمیرناخودآگاه عمل کنیم.

تمام رفتارهای امروزی ما با برنامه ریزی که در گذشته به وسیله ی ضمیر ناخودآگاه به وجود آمده است، انجام میشود و اکنون، ضمیر ناخودآگاه ما در حال شکل دادن رفتارهای آینده ی ماست که بر حسب اطلاعات گرفته شده از محیط است و ما از طریق یادگیریNLP می توانیم در رفتار کنونی تغییر ایجاد کنیم و بر رفتار آینده تأثیر بگذاریم.

با تکنیکهای NLP می توانیم رفتارهای نامطلوب کنونی را تغییر دهیم و بر رفتارهای آینده ی خود تأثیر مثبتی بگذاریم

NLP به ما می آموزد که چگونه متفاوت و مثبت فکر کنیم. یکی از مسائلی که در علم NLP بسیار اهمیت دارد، این است که بدانیم در زندگی چه چیزی را می خواهیم و چه چیزی را نمی خواهیم و خود را در کشمکش بین خواسته ها و ناخواسته ها قرار ندهیم؛ زیرا این کشمکش مانعی بر سر راه ماه قرار می دهد که از حرکت ما به سوی هدفهایمان جلوگیری می کند.

برای اشنایی با قدرت ضمیرناخودآگاه nlp

هر کدام از ما در بسیاری از مواقع، نظر یا موضوعی را بسیار مثبت ارزیابی می کنیم و کمی بعد، آن موضوع را بی اهمیت و نوعی مخالف اندیشه هایمان می یابیم و دوباره همان موضوع را بسیار ایده ال و معطل با این نوع از کشمکش ها هر روز در جوامع انسانی بسیار دیده می شود و حرکت انسان را در رسیدن به هدف ها کندتر می کند.

اگر با دیدگاه وسیع به جامعه بنگریم، با افکار و عقاید گوناگونی رو به رو  می شویم که بسیاری از آنها مطابق سلیقه ی ما نیستند و NLP به می دهد که هم این عقاید و پدیده هایی را که با سلیقه ی ما همخوانی ندارند، به مانعی برای پیشرفت ما در زندگی تبدیل نشوند و هم از آنها در مسیر رسیدن به اهداف مان استفاده کنیم.

هدف اصلی NLP ساختن یک انسان پیشرو، سازنده و مؤثر است و با اصول و تکنیکهای NLP می آموزیم که فکر را چگونه پرورش دهیم تا شخص بتواند مسیر صحیح و کوتاه را برای رسیدن به اهدافش پیدا کند.

بنابراین، عملکرد و تفکر فردی که علم NLP را می آموزد، با انسان های دیگر متفاوت است. در NLP کنترل و برنامه ریزی ضمیر ناخوداگاه و چگونگی جلوگیری از تأثیر عوامل بیرونی بر انسان بسیار اهمیت دارد و می توان گفت: NLP به ما می آموزد چگونه افکار مزاحم را در راه رسیدن به هدف از میان برداریم و از عواملی که با سلیقه ی ما همخوانی ندارند، در مسیر رسیدن به هدفهایمان استفاده کنیم.

برای اطلاعات بیشتر

برگرفته از كتاب  NLP عملي -دكتر كوروش معدلي